حکایت منظوم لری نسران و گُل (۱)

 

 

شاعر : عزیز نادری

 

 

 

 

 

حکایت نسران و گل از جمله منحصر بفرد ترین داستان ها و افسانه های زیبا و منظوم لری است که جناب آقای عزیز نادری همانگونه که خود نیز در پایان منظومه ۳۰۷ بیتی اشان در کتاب «تش دل » یادآور شده اند برای هموطنان لر زبانشان شبها بیدارنشسته و نوشته اند تا بلکه در ادبیات این سرزمین به یادگار بماند و الحق و الانصاف که خواهد ماند.

عزیز زو بسته نشسه بیار نوشتش تا بمونه یادگار

حکایت پندآموز دربدری هفت ساله پسران زیبای پادشاهی که در خلاء از دست دادن مادرشان با توطئه و

 دسیسه نامادری جوانشان پادشاه را وادار به خلع ولیعهدی و اخراج و آواره نمودن فرزندان خود می

کند .داستان گرفتاری و جدائی دوبرادر در مواجهه با حوادث تلخ و شیرین و مردم خوب و بد روزگار

خمیرمایه عبرت آمیز حکایت منظوم لری پیش روست .جدائی انداختن هدفمند بین پدر و فرزندان ، خلع

ولیعهدی ، طمع پست و مال دنیا، صبر و توکل به ایزد منان و بالاخره رسیدن حق به حق دار در جای جای

اشعار منظومه آقای نادری از زبان  نامادری ، دیو ، دروازه دار قلعه ، باغبان و حمام دار ناجی نسران

خواندنی و بیاد ماندنی است.

 ( روح مادر بزرگوار استاد نادری (مرحومه والیه فولادوند) که سبب

ماندگاری این حکایت منظوم و پند آموز شده اند را با نثار  فاتحه و

صلوات شاد بفرمایید)

به علت طولانی بودن ابیات، ناچارا حکایت منظوم نسران و گل در چند بخش عرضه خواهد

شد، ضمن آنکه دوستانی که امکان و توان دسترسی به انتشارات شاپورخواست خرم آباد را داشته

باشند می توانند با تهیه کتاب ۱۸۰ صفحه ای« تش دل » علاوه بر متن کامل حکایت حاضر به گزیده ای از

مجموعه اشعار ارزشمند جناب آقای نادری نیز دسترسی یابند.

 

 

منبع لرسو(لرستان)

با تشکر از وبلاگ محترم http://loresoon.blogfa.com